English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6612 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
mansion house U خانه بزرگ خانه رسمی شهردار لندن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
manor U خانه بزرگ
manors U خانه بزرگ
the man of the house U مرد یا خانه بزرگ
lady help U زنی که بابانوی خانه هم صحبت است واورادرکارهای خانه یاری میکن
pigenhole U کاغذ دان جعبه مخصوص نامه ها خانه خانه کردن
knife boy U خانه شاگردی که کارش پاک کردن کاردهای سفره است خانه شاگرد
it is but a step to my house U تا خانه ما گامی بیش نیست یک قدم است تا خانه ما
over housed U ساکن در خانه بی اندازه بزرگ
ante-court U [اولین صحن در خانه های بزرگ]
porte cochere U در بزرگ برای دخول گردونه هابحیاط خانه
cyzicene hall U [تالار بزرگ در خانه های یونان باستان]
honeycomb U ارایش شش گوش خانه خانه کردن
hound's tooth check U طرح خانه خانه مورب پارچه
honeycombs U ارایش شش گوش خانه خانه کردن
toft U عرصه خانه ومتعلقات ان خانه رعیتی
homebody U ادم خانه نشین یا علاقمند به خانه
tricotine U پارچه زبر لباسی خانه خانه
our neighbour door U کسیکه خانه اش پهلوی خانه ماست
houndstooth check U طرح خانه خانه مورب پارچه
Honey comb design U طرح خانه زنبوری [یا بندی لوزی که بطور تکراری کل متن فرش را در بر گرفته و داخل خانه ها با اشکال و گل های مختلف تزپین شده است.]
weigh house U قپاندار خانه ترازودار خانه
garde manger U سرد خانه اشپز خانه
cellular U لانه زنبوری خانه خانه
bagnio U فاحشه خانه جنده خانه
cells U جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
cell U جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
i do not know your house U خانه شما را بلد نیستم نمیدانم خانه شما کجاست
formula U الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulae U الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulas U الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
notary office U دفتر اسناد رسمی دفتر خانه
ranged U یک خانه یا تعدادی خانه
range U یک خانه یا تعدادی خانه
honey comb U خانه خانه کردن
ranges U یک خانه یا تعدادی خانه
the house is in my possession U خانه در تصرف من است خانه در دست من است
scotland yard U نام کوچهای در لندن که اداره مرکزی شهربانی لندن در ان قراردارد
i was under his roof U در خانه
cloisonne U خانه خانه
houses U خانه
lodged U خانه
within doors U در خانه
housed U خانه
lodge U خانه
houseless U بی خانه
lar U خانه
dwellings U خانه
dwelling U خانه
materfamilias U زن خانه
checkered U خانه خانه
double-fronted U خانه دو در
lares U خانه
tersellated U خانه خانه
alveolate U خانه خانه
domiciles U خانه
cellular U خانه خانه
domicile U خانه
cellulated U خانه خانه
door-to-door U خانه به خانه
door to door U خانه به خانه
roommates U هم خانه
roommate U هم خانه
quarterage U خانه
furnace house U خانه
homes U خانه
honeycombs U خانه خانه
housing U خانه ها
shacks U خانه
cell U خانه
shack U خانه
pigeon-holes U خانه
her house U خانه ان زن
pigeon-hole U خانه
pieds-a-terre U خانه
pigeon hole U خانه
pied-a-terre U خانه
home U خانه
honeycomb U خانه خانه
houseroom U جا در خانه
her house U خانه اش
house U خانه
cells U خانه
lodges U خانه
socket خانه
room U خانه
sockets U خانه
unsheltered <adj.> U بی خانه
rooms U خانه
presbyteries U خانه کشیش
schoolhouses U خانه مدیراموزشگاه
household U مستخدمین خانه
maisonettes U خانه کوچک
alveolus U شش خانه حبابچه
households U مستخدمین خانه
armory U اسلحه خانه
bindery U صحاف خانه
bawdy house U فاحشه خانه
bawdy house U جنده خانه
frater U سفره خانه
freemasons hall U فراموش خانه
active cell U خانه کاری
maisonette U خانه کوچک
baby house U عروسک خانه
bookbindery U صحاف خانه
observatory U رصد خانه
department U وزارت خانه
manse U خانه مسکونی
builder U خانه ساز
menage U خانه داری
manses U خانه مسکونی
observatories U رصد خانه
builders U خانه ساز
departments U وزارت خانه
canteen U سفره خانه
presbytery U خانه کشیش
fuse block U خانه فیوز
canteens U سفره خانه
gambling house U قمار خانه
gaming house U قمار خانه
convalescent home U نقاهت خانه
domicil U مقر خانه
chop house U خوراک خانه
domiciliary U مربوط به خانه
cell U خانه جدول
cells U خانه جدول
chequer U خانه شطرنج
chancery U دفتر خانه
domiciliate U خانه مسکن
door lock U کلید خانه
coach house U درشکه خانه
coffee house U قهوه خانه
coffee room U خوارک خانه
custom house U گمرک خانه
dacha U خانه ییلاقی
delivery to the home U تحویل در خانه
dishouse U بی خانه کردن
disorderly house U خانه بدنام
coffeehouse U قهوه خانه
disorderly house U فاحشه خانه
domatophobia U خانه هراسی
coffee shop U قهوه خانه
caserne U سرباز خانه
camera obscura U تاریک خانه
bordel U فاحشه خانه
dwelling house U خانه مسکونی
housekeeper U خانه دار
housekeepers U خانه دار
manageress U زن خانه دار
earth house U خانه زیرزمینی
tray U جعبه دو خانه
dwelling construction U خانه سازی
brick yard U اجرپز خانه
domicile U مقر خانه
domiciles U مقر خانه
square U خانه شطرنج
coach house U کالسکه خانه
squared U خانه شطرنج
squares U خانه شطرنج
squaring U خانه شطرنج
cabana U خانه کوچک
butler pantry U ابدار خانه
manageresses U زن خانه دار
schoolhouse U خانه مدیراموزشگاه
call house U فاحشه خانه
houseman U مستخدم خانه
digging U خانه منزل
houseman U اهل خانه
houseman U مرد خانه
darkrooms U تاریک خانه
homely U مثل خانه
villa U خانه ییلاقی
villas U خانه ییلاقی
darkroom U تاریک خانه
householders U مالک خانه
housemen U مرد خانه
housemen U اهل خانه
brothels U فاحشه خانه
brothel U فاحشه خانه
lady U رئیسه خانه
ladies U رئیسه خانه
next door U خانه پهلویی
tannery U دباغ خانه
tanneries U دباغ خانه
housewives U خانم خانه
housewives U زن خانه دار
housewife U خانم خانه
housewife U زن خانه دار
housemen U مستخدم خانه
householders U خانه دار
roof U بام خانه
roofs U بام خانه
dovecots U خانه کبوتران
dovecotes U خانه کبوتران
dovecote U خانه کبوتران
housekeeping U خانه داری
closets U صندوق خانه
closeting U صندوق خانه
closeted U صندوق خانه
closet U صندوق خانه
out <adv.> U بیرون از خانه
Recent search history Forum search
1آشپز خانه كثيف است و نامرتب
1what s the meaning grandiflorum to farsi ?
2make the case? به فارسی چی میشه
2لب آب
2لب آب
1Newton's Original Experiment to test the Universality of Gravity (1680's) a) Used a large (normal) pendulum with different substances as the weight. b) If the E.P. is correct, then the period of oscil
1recreationist
1چطور هستی
1STARS CANT SHINE WITHOUT DARKNESS
1سلام
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com